علی رغم تفاوت های گوناگون در فرهنگ ها و قوانین کشورها، لازمه تجارت بین کشورها علاوه بر شناخت قوانین و مقررات هر کدام از شرکتها داشتن قوانین متحدالشکلی که در زمان اختلاف زبان مشترکی برای تجار ایجاد کند امری ضروری است. هر چند که در دنیای تجارت امروز مکاتبات الکترونیک به عنوان سند قانونی پذیرفته شده است با این وجود توصیه همیشگی ما داشتن یک قرارداد کتبی است که به امضاء کلیه طرفین دعوا رسیده باشد.

در یک قرارداد بیع بین الملل چه مواردی باید نوشته شود؟

حداقل مواردی که باید در قرارداد کتبی ذکر شود عبارت است از:‌
  • توصیف دقیق و کامل از کالای خریداری شده
  • جزییات نحوه ارسال و دریافت کالا
  • مسوولیت هر یک از طرفین در هر یک از مراحل مانند بارگیری، تخلیه، ارسال، ترخیص از گمرک و غیره
  • تعیین پرداخت کننده هر یک از مراحل فوق
  • شرایط و نحوه پرداخت و خسارات

ریسک تلف یا خسارت کالا به چه معنی است؟

این اصطلاح که در حقوق ایران به آن ضمان درک هم گفته می شود، به معنای مسوولیت از بین رفتن کالای خریداری شده پس از عقد قرارداد بیع است که تعیین می کند در صورتی که مال خریداری شده به هر دلیلی خسارت ببیند یا تلف شود، جبران به عهده کدام طرف قرارداد است.

در قراردادهای بین المللی که فاصله خرید تا ساخت و تحویل کالا مدت زمان قابل توجهی است و همچنین خطرات در حین حمل نیز متوجه این دسته از قراردادهاست تعیین مسوولیت خردیدار و فروشنده و زمان انتقال آن اهمیت فراوانی دارد.

به منظور دست یابی به یک روش متحدالشکل در معاملات بیع بین المللی، اتاق بازرگانی بین المللی International Chmaber of Commerce مجموعه اصلاحات بین المللی بازرگانی را تحت عنوان اینکوترمز (International Commercial Terms) Incoterms تدوین کرده است که به منظور تفکیک هزینه ها و مسئولیت ها بین فروشنده و خریدار استفاده می شود.

اینکوترمز تقریبا به بسیاری از مسائل مرتبط با حمل کالا از فروشنده به خریدار پاسخ می دهد. مسائلی شامل حمل کالاها، ترخیص کالا، واردات و صادرات کالاها، اینکه چه کسی مسئول پرداخت می باشد و اینکه ریسک جابجایی و انتقال کالا در مراحل مختلف حمل بر عهده چه کسی می باشد. اصطلاحات مختلف اینکوترمز معمولاً با ذکر مکان های جغرافیایی مورد استفاده قرار می گیرد نه عناوین مرتبط با جابجایی.

برای آشنایی شما با اصطلاحات اینکوترمز و آثار آن مهمترین و رایج ترین این اصلاحات شرح داده شده است.

رایج ترین اصطلاحات اینکوترمز:

اینکوترمز به چهار گروه D-C-F-E با اصطلاحات وابسته به هر گروه تقسیم شده است.

گروه E مخفف اصطلاح Ex Works -به معنای تحویل کالا در نقطه خروج کالا از انبار یا کارخانه.

در این روش فروشنده، کالا را در محل تولید یا انبار کالا به خریدار تحویل می دهد و کلیه هزینه ها، اعم از بارگیری، حمل ونقل، بیمه، گمرک و ریسک خرابی کالا بر عهده خریدار است.

گروه F – تحویل کالا در مبدأبه خریدار بدون پرداخت کرایه حمل

این گروه شامل اصطلاحاتی است که به موجب آن فروشنده، کالا را در محلی که خریدار تعیین کرده تحویل وی می دهد.

رایج ترین روش های موجود در این گروه عبارت اند از:

FCA: مخفف اصطلاح Free Carrier

تحویل کالا به حمل کننده در مبدأ (تحویل کالا داخل کامیون، ریل و هواپیما). با توجه به اینکه محل تحویل کشور خریدار باشد، بارگیری با خریدار است و نقطه ریسک می باشد.

در این نوع از قرارداد، هزینه حمل و بیمه با خریدار است. عقد قرارداد حمل و بیمه هم معمولا با خریدار است هر چند الزام قانونی ندارد.

FAS مخفف اصطلاح Free Alongside Ship

تحویل کالا در کنار کشتی در مبدأ. محل خاتمه ریسک فروشنده کنار کشتی در بندر است. هزینه حمل و بیمه با خریدار است. عقد قرارداد حمل و بیمه و بازرسی هم  با خریدار است.

FOB مخفف اصطلاح Free On Board

تحویل کالا در عرشه کشتی در مبدأ. فروشنده وقتی کالا را از روی نرده کشتی عبور داد ریسک خود را خاتمه داده است. هزینه حمل و بیمه با خریدار است. عقد قرارداد حمل از بندر تحویل و بیمه و بازرسی با خریدار است.

گروه C – تحویل کالا در مبدأ به خریدار با پرداخت کرایه حمل:

این گروه شامل اصطلاحاتی است که بر اساس آن فروشنده باید مخارج کرایه را تا مقصد پرداخت نماید، ولی ریسک نابودی یا خسارت و سایر هزینه های اضافی بر عهده خریدار است. در این روش نوعی تقسیم مسئولیت بین خریدار و فروشنده اعمال شده است.

CFR مخفف اصطلاح Cost and Freight

با بارگیری کالا سئولیت فروشنده خاتمه میابد. هزینه حمل و بیمه کالا با خریدار است.عقد قرارداد بیمه با خریدار است و عقد قرارداد حمل با فروشنده.

CIF مخفف اصطلاح Cost, Insurance and Freight

این اصصلاخ مخصوص حمل دریایی می باشد. هزینه، بیمه و کرایه حمل تا مقصد بر عهده فروشنده است. کالا وقتی از روی نرده کشتی بارگیری می شود مسئولیت و ریسک خرابی فروشنده خاتمه میابد و به متصدی حمل و بیمه گذار منتقل می شود.

CPT مخفف اصطلاح Carriage Paid To

تحویل با پرداخت کرایه حمل تا مقصد. این اصطلاح ویژه حمل مرکب است ولی بیشتر برای طرق زمینی یا هوایی استفاده می شود. ریسک و مسئولیت فروشنده زمانی که کالا را تحویل اولین حمل کننده می دهد خاتمه میابد. هزینه حمل با فروشنده تا نقطه معین طبق قرارداد. هزینه بیمه خریدار. عقد قرارداد بازرسی با خریدار است.

CIP: مخفف اصطلاح Carriage and Insurance Paid to

تحویل با پرداخت کرایه حمل و بیمه تا مقصد. روش حمل مرکب می باشد. ریسک و مسئولیت فروشنده زمانی که کالا را به نقطه توافق شده می رساند خاتمه میابد. هزینه بیمه و حمل با فروشنده است. عقد قرارداد بیمه و حمل با فروشنده است. عقد قرارداد بازرسی با خریدار است.

گروه D – تحویل کالا در مقصد:

شامل اصطلاحاتی است که به موجب آن فروشنده مسئول رساندن کالا به نقطه یا محل مورد توافق شده در مقصد است و فروشنده کلیه خطرات و هزینه ها را بر عهده می گیرد.

DAF: مخفف اصطلاح Delivered At Frontier

تحویل در مرز (مرز تعیین شده). به طور عمده حمل به وسیله راه آهن انجام می شود و در این نوع حمل می توان سندی سراسری از راه آهن گرفت که کلیه عملیات حمل و نقل را تا مقصد نهایی در برگیرد و کالا را برای آن دوره زمانی بیمه نماید.

DES: مخفف اصطلاح Delivered Ex Ship

تحویل در عرشه کشتی (در مقصد). فروشنده کالا را در عرشه کشتی در بندر مقصد تحویل خریدار می دهد و اقدامات و هزینه های ترخیص کالا جهت ورود به بندر مقصد برعهده خریدار است.

DEQ: مخفف اصطلاح Delivered Ex Quay

تحویل در اسکله (در مقصد). فروشنده وقتی کالا را از کشتی به اسکله انتقال داد و عوارض انتقال به اسکله مقصد را پرداخت نمود، در بندر مقصد تحویل خریدار می دهد.

DDU: مخفف اصطلاح Delivered Duty Unpaid

تحویل در مقصد بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی. فروشنده کالا را در کشور مقصد بدون انجام ترخیص کالا برای ورود و پرداخت عوارض تحویل دهد.

DDP: مخفف اصطلاح Delivered Duty Paid

تحویل در مقصد با پرداخت حقوق و عوارض گمرکی. فروشنده کالا را در کشور مقصد پس از انجام ترخیص کالا و پرداخت عوارض تحویل خریدار می دهد.