فسخ معامله و انواع آن

فسخ معامله و انواع آن

فسخ در معاملات یک از راههای انحلال قرارداد است که در آن باید حقوق دو طرف در نظر گرفته شود. در مطلب زیر به مفهوم حقوقی آن و شرایط تحقق آن می پردازیم.

مدت زمان لازم برای مطالعه این مطلب : 4 دقیقه 

فسخ معامله به چه معناست؟

فسخ در لغت به معنای نقض یا شکسته شدن است. این مفهوم در قراردادها موجب بهم خوردن قرارداد و تعهدات قراردادی می‎شود. نکته حائز اهمیت ، نقش طرفین قرارداد در استفاده از حق است. می توان گفت که این عمل حقوقی، قائم به شخص است و با اراده یکی از طرفین، صورت می پذیرد. در عالم حقوق، فسخ از اسباب سقوط تعهدات و قراردادهاست و در عقود لازم ممکن است. عقود لازم، از لحاظ ماهیت، عقودی هستند که طرفین با اراده خود نمی توانند عقد را بهم بزنند. از آنجا که ممکن است از این ماهیت حقوقی سوء استفاده شود، حق فسخ با ذکر شرایط آن پیش بینی می شود. برای مثال عقد اجاره و بیع از عقود لازم هستند. این در حالیست که ماهیت عقود جایز، با فسخ همسو است و طرفین در عقود جایز، حق برهم زدن را به اراده‎ ی خود در هر زمان دارند. بنابراین ضرورتی به درج حق فسخ در این گونه قراردادها نیست، به عنوان مثال عقد وکالت از عقود جایز است.

مبنای فسخ قرارداد چیست؟

عموما مبنای فسخ قرارداد با توجه به حق طرفین پیش بینی شده و در قرارداد آمده است یا مستقیما با حکم قانون به وجود می آید.

فسخ برمبنای توافق طرفین : عموما شرایط فسخ در قرارداد پیش بینی شده و با توجه به ماهیت قرارداد شرایط آن نیز متفاوت است. حتی طرفین می توانند این حق را برای ثالث هم در نظر بگیرند. این اختیار در مفاد قانون مدنی صراحتا آمده است.

فسخ بر مبنای حکم مستقیم قانون : قانون به منظور جلوگیری از ضرری که ناخواسته متوجه یکی از دوطرف معامله می‎شود، حق فسخ را پیش بینی کرده است. برای مثال قانونگذار این حق را برای مستاجری که پس از مدتی متوجه می شود امکان سکونت در عین مستاجره وجود ندارد، قائل شده و مستاجر می تواند به استناد قانون مدنی، عقد اجاره را فسخ کند. در قانون مدنی آمده که هرگاه معلوم شود عین مستاجره در زمان اجاره، معیوب بوده، مستاجر می تواند اجاره را فسخ کند. چراکه عیبی که موجب نقصان منفعت یا سختی در استیفاء آن شود، از موجبات فسخ عقد اجاره است.

شرایط تحقق فسخ قرارداد چیست؟

همانطور که گفته شد، فسخ یک عمل ارادی است و متقاضی آن نیازمند شرایطی خاص که عبارتند از :

– قصد و اراده که متقاضی فسخ باید آن را ابراز کند.

– رضایت متقاضی، چراکه اگر فسخ با اکراه صورت پذیرد، اثر حقوقی نخواهد داشت.

– اهلیت متقاضی، به این معنا که علاوه بر عاقل و بالغ بودن در قرارداد ذی سمت باشد.

انواع مختلف فسخ معاملات :

همانطور که می دانیم حق فسخ از اختیارات طرفین معامله است. اختیار در عالم حقوق به “خیار” تعبیر می‎شود. خیار فسخ، انواع مختلفی دارد که در ذیل به تعداد شایعی از آن می پردازیم :

خیار مجلس : طرفین معامله مادامی که از محل انعقاد معامله متفرق نشده اند، حق فسخ دارند.

خیار شرط : طرفین معامله مدتی را در قرارداد تعیین کرده اند تا چنانچه خواسته هایشان محقق نشد، حق برهم زدن معامله را داشته باشند.

خیار تدلیس : این اختیار زمانی مطرح می شود که یکی از طرفین با توسل به فریب موجبات توجیه طرف دیگر را فراهم می کند و به همین دلیل هم قانونگذار برای فرد متضرر حق فسخ قائل است.

خیار غبن : یکی از طرفین معامله، مغبون (متضرر) شده باشد. در این حالت طرف مغبون شده حق فسخ دارد.

خیار تخلف از شرط : طرفین معامله انجام کاری را شرط معامله قرار می دهند که آن شرط عملی نمی شود و در اینصورت طرف دیگر، حق فسخ دارد.

خیار عیب : زمانیکه در عین مورد معامله یا عوض آن عیبی وجود داشته باشد. در این حالت برای فرد متضرر حق فسخ مفروض است.

خیار شرکت : چنانچه موضوع معامله متعلق به دیگری باشد و صاحب اصلی موضوع معامله، رضایت به انتقال نداشته باشد، حق فسخ برای طرف ناراضی به شراکت، وجود دارد.

خیار رویت : یکی از طرفین معامله توصیفاتی را در خصوص موضوع معامله بیان کند و بعد از معامله مشخص شود که توصیفات خلاف واقع بوده که در این حالت طرف متضرر، حق فسخ دارد.

نکته : تفاوت خیار شرط و خیار تخلف از شرط در این است که در خیار شرط “مدتی معین” برای تحقق شرط و در خیار تخلف از شرط ” انجام کاری” برای تحقق شرط در نظر گرفته می شود.

آثار حقوقی فسخ قرارداد چیست؟

با توجه به مثال های فوق، آثار فسخ متعلق به آینده است و موجب انحلال معامله از تاریخ اعلام می شود. بنابراین می توان گفت منافعی که تا قبل از اعلام فسخ، بدست آمده، از بین نمی رود. لازم به یادآوری است که این منافع، عموما منافع منفصل موضوع معامله را در بردارد.

غیر قابل استناد بودن فسخ قرارداد :

در مواردی طرفین نمی توانند به حق فسخ استناد نمایند. شایع ترین آن عبارتند از:

– طرفین حین معامله به عیوب موضوع معامله واقف باشند و با رضایت کامل اقدام کرده باشند.

– طرفین حین معامله، توافق به حدوث عیوب آتی موضوع معامله کرده باشند.

مواردی هم وجود دارد که طرفین حق گرفتن تفاوت قیمت را با وجود آگاه بودن به عیوب موضوع معامله دارند. این موارد عبارتند از :

– بعد از معامله و با وجود عیب سابق، تغییری در موضوع معامله داده شود.

– بعد از معامله و با وجود عیب سابق، عیبی جدید به وقع بپیوندد.

تفاوت فسخ و انفساخ در چیست؟

فسخ از اسباب انحلال ارادی و انفساخ از اسباب انحلال قهری است. به این معنا که فسخ نتیجه اراده یکی از طرفین معامله، درحالیکه انفساخ خارج از اراده طرفین است و خود به خود موجب منحل شدن معامله می‎شود. انفساخ سه حالت دارد که عبارتند از:

– نتیجه توافق طرفین است. برای مثال طرفین مدت مشخصی برای قرارداد اجاره در نظر گرفته اند و پس از طی مدت مذکور، رابطه قراردادی با اراده سابق طرفین از بین می رود.

– ناشی از حکم قانون است. برای مثال موضوع معامله قبل از تسلیم از بین می رود.

– ناشی از حکم قانونگذار است. برای مثال، قابلیت انحلال تمامی عقود جایز (مانند وکالت) است که در صورت فوت یکی از طرفین، از بین می رود.

نگارنده : مریم مهردوست