افشاء اجتناب ناپذیر

افشاء اجتناب ناپذیر -Inevitable Disclosure

در دنیای اطلاعات امروزه، نظریه حقوقی “افشای اجتناب ناپذیر” یکی از مباحث مطرح شده در قراردادهای دانش فنی با معادل فارسی Inevitable Disclosure  است. در مطلب زیر به سابقه و شرایط وجودی آن می پردازیم.

زمان لازم برای مطالعه این مطلب: 3 دقیقه

مفهوم افشاء اجتناب ناپذیر – Inevitable Disclosure چیست؟

برای روشنی مفهوم این موضوع، روابط استخدامی را تصور کنید که در آن، مستخدم، به دانش فنی کارفرما واقف شده و قصد قطع همکاری با بنگاه مذکور و انعقاد قرارداد با بنگاه تجاری جدیدی را دارد. در این حالت، تکلیف حقوقی دانشِ فنی که به ذهن مستخدم منتقل شده چیست و مالکیت آن با چه کسی است؟

در فرض بیان شده، امکان افشاء غیر ارادی اطلاعات در بنگاه جدید وجود دارد و غیرقابل اجتناب است. از منظر حقوقی، آیا می توان مانع از فعالیت های آتی مستخدم شد؟ چالش های بیان شده در جوامع پیشرفته، در قالب، نظریه افشاء اجتناب ناپذیر معروف است و هدف از آن، ایجاد توازن بین مصلحت مستخدم و کارفرماست.

بستر لازم برای اعمال نظریه افشاء اجتناب ناپذیر

افشاء اجتناب ناپذیر مستلزم شرایطی و عناصری است که از منظر حقوقی، قابلیت بررسی دارند . این عناصر، عبارتند از : میزان دسترسی به دانش فنی، میزان مشابهت مشاغل و میزان سوء نیت مستخدم. درجوامع پیشرفته با استناد به این نظریه،  امتیازاتی به مستخدم یا کارفرما اعطا می شود.

دسترسی به دانش فنی : کارفرما نمی تواند با استناد به این نظریه، همه مستخدمین بنگاه خود را از اشتغال آتی منع کند. این نظریه ناظر بر زمانی است که دسترسی مستخدم به دانش فنی، محرز و بلاشک باشد که در این صورت، امکان اعمال قراردادهای محدود کننده (Restricted Contract) وجود دارد.

مشابهت مشاغل : این مشابهت در شرایطی اتفاق می افتد که موقعیت شغلی جدید، مشابه موقعیت شغل سابقِ مستخدم باشد. به نحوی که مطابق ظّن معقول و متعارف، در شغل جدید امکان افشاء دانش فنی، محتمل باشد.

به این نظریه ایراداتی وارد است. از جمله “معقول و متعارف” بودن” ظّن” و منتقدان معتقدند که این واژه بسیار کلی، عام و معیار تشخیص آن، نسبی است. امروزه در جوامع پیشرفته پذیرفته شده که صرف احتمال کفایت نمی کند ! بلکه میزان احتمال باید بالا باشد تا بتوان مانع از استخدام مستخدم در شغل جدید شد. بدیهی که میزان آن در صنایع مختلف، نیز متفاوت خواهد بود.

سوء نیت مستخدم : به این عنصر نیز انتقادات زیادی وارد شده است. مدافعین داشتن سوء نیت را از نشانه ای چون”فسخ” قرارداد از سمت مستخدم یا “جمع آوری اسناد محرمانه” استنباط و این اعمال را به سوء نیت تعبیر می کنند. از طرفی مخالفان این نظریه معتقدند که سوءنیت عامل اصلی نبوده بلکه یک عامل فرعی است.

آثار حقوقی افشاء اجتناب ناپذیر

با توضیحات فوق، روشن است که این نظریه، ناظر به مواردی است که ظّن و احتمال درج اطلاعات وجود دارد و هنوز افشایی صورت نپذیرفته است. بنابراین نهایتا اثر حقوقی این نظریه، منع مستخدم است و با استناد به این نظریه نمی توان از مستخدم، مطالبه خسارت کرد. دلایل حقوقی آن نیز، واضح و روشن است چراکه  هنوز تخلف (افشاء) تحقق پیدا نکرده و بحث خسارت، زمانی مطرح است که اطلاعات افشاء شده و کارفرما متضرر شده باشد. همچنین صدور دستور موقت برای عدم افشاء اطلاعات هم از نظر ماهوی معنایی ندارد، چراکه بعد از دستور موقت باید به اصل دعوا رسیدگی شود و در اینجا دعوای اصلی وجود ندارد.

نگارنده : مریم مهردوست