مفهوم استفاده منصفانه در آثار هنرمندان

مفهوم “ استفاده منصفانه ” در آثار هنرمندان

شناسایی نقض حقوق مولف حتی در جوامع توسعه یافته نیز با دشواری هایی همراه است. برخی از حقوقدانها معتقدند در صورت مشروعیت ندادن به کپی برداری و قانونی نشمردن آن، بیم از بین رفتن خلاقیت هنرمندان وجود خواهد داشت و باید گفت، این نگرانی معقول به نظر می رسد. استفاده منصفانه نوعی دفاع از کپی و نسخه برداری بوده و ادعایی در مقابل نقض حق مولف محسوب می‎ شود. در این مطلب به بررسی ارکان آن پرداختیم.

مدت زمان لازم برای مطالعه این مطلب : 4 دقیقه 

حقوق انحصاری هنرمندان و تبعات آن

همانطور که می دانید هنرمندان به واسطه حمایت قانونگذار در نظام حق مولف یا کپی رایت، دارای حقی انحصاری هستند. همین انحصار می تواند شرایط عدم فعالیت دیگران هنرمندان و پرداختن به موضوعات کار شده را فراهم کند. به همین دلیل یکی از دغدغه های فعلی هنرمندان و حقوقدانها، بی انگیزگی هنرمندان برای خلق آثار و نتیجه لطمه به منافع عمومی جامعه است. در همین راستا، دکترینی به نام ” استفاده منصفانه” شکل گرفته که در آن، کپی برداری از آثار را، بدون اجازه از پدیدآورنده اولیه مشروط به مواردی خاص، مجاز می داند. بدیهی است دادرسی و قضاوت در این دست پرونده ها نیازمند دقت و کارشناسی بسیار بوده و به تبع آن چالش های فراوانی ایجاد می کند که همین چالشها بستری مناسب برای اصلاح و تبین قوانین محسوب می‎شوند.

حق استفاده منصفانه از آثار هنرمندان :

متاسفانه عموم هنرمندان از حق استفاده منصفانه آثار دیگر هنرمندان، مطلع نیستند و با فرض غیرقانونی بودن آن، جامعه را از تولید آثار خود، محروم می کنند. به همین دلیل امروزه حقوقدانها در پی ایجاد تعادل و تفهمیم این مفهوم در هنر معاصر هستند. همانطور که بارها بیان شده، شرط حمایت از آثار هنری “اصالت” است و این مفهوم در تقابل با کپی قرار می گیرد. باید در نظر داشت، مفهوم اصالت در هنر نیز دچار تغییر و تحولاتی شده و تمرکز حقوقدانها بر “خلاقیت” پدیدآورنده است. به همین جهت آثاری که بر پایه آثارتالیفی، بنا شود اما خلاقیت پدیدآورنده آن را به اثری متمایز و جدید، تبدیل کند را قابل حمایت می داند.

مطالعه بیشتر:  مفهوم کلی استاندارد، اختراع ضروری و حبس اختراع

ارکان دکترین “استفاده منصفانه”

در حقیقت استفاده منصفانه نوعی دفاع از کپی و نسخه برداری بوده و ادعایی در مقابل نقض حق مولف محسوب می‎ شود که ارکان آن برای اولین بار در قانون کپی رایت مصوب 1976 امریکا، بیان شده است . معیار شناسایی عبارتست از:

هدف از استفاده منصفانه چیست؟ با اهداف تجاری، آموزشی و غیرانتفاعی استفاده محقق شده است؟

ماهیت اثری که از آن استفاده شده، چیست؟ آیا اثر مشمول حمایت حق مولف است یا خیر؟

میزان استفاده از اثر تالیفی چقدر است؟

 تبعات استفاده از اثر چیست و چه تاثیری در بازارهای بالقوه خواهد داشت؟

به نظر می رسد که قضات با تمرکز بر موارد فوق، به این سوال پاسخ می دهند که آیا به واسطه استفاده منصفانه، اثر تغییر کرده است یا خیر و چنانچه به نتیجه مثبت برسند، استفاده منصفانه را مجاز و قانونی تلقی و در صورت منفی بودن نتیجه، استفاده منصفانه را غیرمجاز و غیرقانونی می دانند. 

گردآورنده  : مریم مهردوست