انتقال فن آوری از مجرای سرمایه گذاری و پروژه محور

انتقال فن آوری از مجرای سرمایه گذاری و پروژه محور

همانطور که در مقاله های منتشر شده پیشین اشاره کردیم، یکی از راه های انتقال فن آوری انعقاد قراردادها از مجاری سرمایه گذاری و پروژه محور است . در این مقاله برآنیم مختصرا به معرفی نمونه ایی از این قالبها بپردازی

انتقال فن اوری از مجرای سرمایه گذرای

این نوع قراردادها به دو شکل مستقیم   (Foreign Direct Investment – FDI)یا مشترک (Joint Venture – JV) منعقد می شوند.

سرمایه گذاری مستقیم -FDI

در سرمایه گذاری مستقیم یا FDI ، عموما سرمایه گذار از طریق تاسیس شرکت های تابعه، فرعی یا ایجاد نمایندگی در کشورِ سرمایه پذیر اقدام به سرمایه گذاری می نماید. این نوع سرمایه گذاری در شرکت های چندملیتی بیشتر مشاهده شده است. شرکت های تابعه در حقیقت اجراکننده راهبردهای تجاری، مدیریتی و تکنولوژیک هستند که به دوطریق منجر به انتقال فن آوری می گردند :

  • شرکت سرمایه گذار به شرکتِ محلیِ سرمایه پذیر، لیسانس می دهد.
  • انتقال از طریق سرزیر فن آوری به وجود می آید. به این معنا که سرمایه گذار خارجی در زمان افشاء اطلاعات خود در جمع سرمایه گذاران بین الملی، بدون قصدِ انتقال فن آوری، اطلاعاتی را منتقل می کند و کشور سرمایه پذیر به دلیل داشتن بستر مناسب، تقاضای سرمایه گذاری می کند.

سرمایه گذاری مشترک – JV

در این نوع سرمایه گذاری، تمام سرمایه دو طرف، با یکدیگر تلفیق می شود و به دو صورت متصور است:

  • تعهد قراردادی : به این معنا که یک طرف قرارداد، تامین مالی را برعهده می گیرد و طرف دیگر تامین دانش فنی .
  • تاسیس شرکت مشترک : این نوع سرمایه گذاری فراتر از تعهد قراردادی است و شرکت تاسیس می کنند. برای مثال می توان به شرکت ایران خودرو و پژو فرانسه اشاره کرد.

از مزایای این نوع سرمایه گذاری، افزایش رشد تکنولوژی در کشور سرمایه پذیر است. در انتها میتوان به قراردادهای تحقیق و توسعه (Joint Research &Development – JR&D) هم اشاره کرد با هدف تجمیعِ سرمایه دوطرف برای دستیابی به فن آوری منعقد می شود.

انتقال فن آوری از مجرای قراردادهای پروژه محور

این نوع انتقال عموما به دو شکل صورت می پذیرد:
  • بیع متقابل (Buy Back) : این نوع قراردادها بیشتر درحوزه نفت و گاز مطرح است. به این صورت که بنگاه های خارجی متصدی پروژه ایی می گردند و هزینه اجرای آن را متحمل می شوند و پس از اتمام پروژه، هزینه متحمل شده را استهلاک می کنند. در واقع ریسک انجام پروژه برعهده متصدی پروژه است. لازم به یادآوری است در ایران، به دلیل ملی بودن نفت، قراردادهای بیع متقابل منجر به مالکیت سرمایه گذار نمی شود. از مزایای این نوع قرارداد این است که هر دو طرف در برداشت سود دخیل هستند فلذا موجبات استفاده هرچه بیشتر از فن آوری روز، توسط متصدیِ پروژه، تضمین می گردد. از سویی دیگر، نقدی قابل تاملی به این نوع انتقال وارد است . منتقدان معتقدند که این قرارداد، ماهیت ” انتقالی” ندارند  چراکه  طرفین به شکلی مستقل عمل می کنند و فقط در صورت سرزیرشدن  اطلاعات و استخدام نیروهای بومی و محلی است که انتقال دانش فنی، امکانپذیر است.
  • Built Operate Transfer – BOT : در این نوع قرارداد ها که با هدف ساخت، اجرا و انتقال تنظیم می شوند، متصدی خارجی با استفاده از منابع مالی، انسانی و فن آوری، پروژه ایی را که معمولا زیربنایی است انجام می دهد و برای مدتی به صورت انحصاری و غیرانحصاری بهره برداری می کند و به واسطه این بهره بردای هزینه متحمل شده را استهلاک می کند. پس از استهلاک، پروژه مذکور به کشورِ میزان به طور کامل منتقل می شود.

نگارنده : مریم مهردوست