معنای حقوق معنوی و نحوه‌ی انتقال آن چیست

معنای حقوق معنوی و نحوه‌ی انتقال آن چیست؟

انتقال حقوق مادی با رعایت شروط انتقال امکانپذیر است، اما آیا امکان انتقال برای حقوق معنوی نیز وجود دارد؟ در این مطلب به مفهوم حقوق معنوی و راههای انتقال آن پرداختیم.

معنای حقوق معنوی و نحوه‌ی انتقال آن چیست ؟

خلاصه مطلب :

انتقال حقوق مادی از آنجا که برای مواردی مطرح می‌شود که ارزش اقتصادی آنها ملموس است، راحت تر به نظر می‌رسد و می‌توان با رعایت و درنظر گرفتن قوانینی آنها را منتقل کرد اما در مورد حقوق معنوی و اموال فکری که ارزش اقتصادی دارند ولی ملموس نیست و ممکن است در مورد آن اختلافاتی وجود داشته باشد، تکلیف چیست؟ در این مطلب به بررسی این موضوع پرداختیم.

خواندن این مطلب 4 دقیقه زمان نیاز دارد.

بیشتر بدانیم :

اموال فکری و تولید آن

قالب ها و آثار حقوقی قراردادهای مالکیت فکری

حق مولف چیست ؟ 

در حالت کلی، باید توجه کنیم که حق وجودی اعتباری دارد نه حقیقی!

مولف در بین فقها به افرادی گفته می شود که پدیدآورنده تالیفات هستند و این مفهوم فارغ از وجود گام ابتکاری و نوآورانه آثار تالیفی است.

در مفاهیم حقوقی آن را سلطه، قدرت و امتیازی می‌دانند که قوانین به افراد اعطا کرده و به دو دسته عینی و دینی تقسیم می شود. به علاوه وجود گام “ابتکاری” و “نوآوری”  تالیف را ضروری دانسته و تالیف را مجموعه‌ای معرفی می‌کند که دارای روحی تازه و مفهومی نو باشد.

قانونگذار در ایران، آنچه را که از راه دانش، هنر یا ابتکار پدید آمده باشد را “تالیف” می‌شناسد. هرچند شرط حمایت آثار تالیفی را “اصالت” اثر می‌داند اما باید در نظر داشت که معیار تشخیص اصالت، شخصی است نه نوعی و در حقیقت اثر باید تبلوری از شخصیت پدیدآورنده آن باشد.

حق معنوی مولف :

مولف دارای حقوق مادی و معنوی است. علی الاصول حقوق مادی مولف از جمله حقِ نشر قابلیت انتقال دارند اما در انتقال حقوق معنوی تردید وجود دارد. حقوق معنوی وابسته به شخصیت پدیدآورنده بوده و از حقوق خاص است و به نوعی پدیدآورنده، حق کنترل اثر حتی پس از انتقال حقوق مادی را می‌دهد.

انتقال حقوق معنوی:

در حالت کلی انتقال حق معنوی به دو صورت قهری و اختیاری محقق امکان‌پذیر است.

انتقال قهری : انتقال قهری در زمان حیات (به حکم قانون)  و یا پس از حیات (ارث) محقق می‌شود. فقها و علما بر عدم انتقال حقوق معنوی  مولف در زمان حیات پدیدآورنده، اتفاق نظر دارند و به همین دلیل، امکان توقیف آن را منتفی می‌دانند. در خصوص انتقال حق معنوی مولف پس از حیات پدیدآورنده نیز اختلافاتی وجود دارد و اکثریت معتقدند که حق معنوی منتقل نشده، بلکه صیانت و حفاظت از این حق است که به وراث منتقل می‌شود.

انتقال اختیاری: عموما این نوع انتقال در قالب قرارداد و با اراده مالک محقق می‌شود اما حقوقدانها در خصوص عدم انتقال حقوق معنوی مولف، مستند به ماده 4 قانون حمایت از مولفان، مصنفان و هنرمندان اتفاق نظر داشته و آن را غیر قابل انتقال می‌دانند.

ماهیت حقوقی حق مولف:

به نظر می‌رسد درک صحیح ماهیت حقوقی حق مولف، اولین راهکار برای شناخت موانع انتقال است. به همین دلیل نیاز است جایگاه آن بین اموال مشخص شود. همانطور که پیش‌تر گفتیم، حق ماهیتی اعتباری دارد نه عینی و فقها برای سهولت درک ماهیت حق مولف آن را به حق ولایت بر فرزندان تشبیه کرده‌اند، بدین معنا که همانطور که فروش فرزند غیرقابل تصور است و حرمت دارد، اثر از پدیدآورنده جدانشدنی است و فروش حق معنوی یا نامگذاری به نام دیگری، غیرقابل تصور است.

حق مولف از منظر فقها:

حق مولف از منظر فقها، مختصرا به شرح زیر است:

حق مولف دو بعد مادی و غیرمادی دارد و نوع مادی قابل انتقال و معنوی غیرقابل انتقال است.

انتقال اختیاری حق مولف مورد اختلاف فقهاست وگرنه در انتقال قهری ( ارث) حق مذکور، شکی وجود ندارد.

حقوقدانها اثری را قابل حمایت تحت نظام حق مولف می‌دانند که اصیل، نوآورانه و مبتکرانه باشد در حالیکه فقها بر این باور نیستند.

فقها انتقال حق معنوی مولف در قالب عقودی چون صلح و هبه را ممکن می‌دانند، در حالیکه این امکان از نظر حقوق دانان مورد قبول نیست.

انواع حق مولف و شرایط انتقال  آن:

درحالت کلی حق مولف در سه دسته تقسیم‌بندی می‌شود که عبارتند از:

حق انتشار یا حق افشاء اثر : بدین معنا که تنها پدیدآورنده برای اولین بار می‌تواند در خصوص انتشار یا عدم انتشار اثر تصمیم بگیرد. دلیل اصلی محق بودن پدیدآورنده، وابستگی اثر به شخصیت اوست. لازم به یادآوری است در خصوص آثار علمی، اگر پدیدآورنده تصمیم به انتشار نداشته باشد اما انتشار آن اثر به نفع جامعه باشد، انجام آن بدون رضایت پدیدآورنده جایز است.

حق حرمت نام یا حق ولایت بر اثر: به معنای حقِ نام گذاری اثر است که با تصمیم پدیدآورنده است.

حق حرمت اثر : بدین معنا که فقط پدیدآورنده اثر حق ویرایش اثر را دارد و به همین دلیل می تواند منعی برای ثالث در ویرایش اثر ایجاد نماید. لازم به یادآوری است در برخی مواقع در آثار ادبی، محتواهایی برخلاف نظم عمومی وجود دارد و محل سوال است که امکان حذف یا سانسور اثر وجود دارد یا خیر که در نوشتاری دیگر مفصلا به آن خواهیم پرداخت.

نگارنده : مریم مهردوست