نقد حقوقی فیلم جمشیدیه

بررسی جایگاه خشم در وقوع جرایم

فیلم جمشیدیه داستان زوج جوانی است که به صورت اتفاقی درگیر پرونده قتل می‌شوند، ترانه  و امیر به صورت اتفاقی با راننده تاکسی میانسالی برخورد می‌کنند، راننده به زوج جوان حمله می‌کند و ترانه برای دفاع از شوهرش به سر راننده ضربه‌ای وارد می‌کند پس از گذشت یک روز راننده فوت می‌کند و ترانه به دلیل عذاب وجدان شدید به مراجع قضایی مراجعه کرده و اعلام می‌کند که احتمالا به دلیل ضرباتی که وی به سر راننده وارد کرده است؛ راننده فوت شده. 

زندگی زوج جوان درگیر پرونده قتل عمد می‌شود اما از آنجا که به بنا به گواهی همسر متوفی وی فردی فحاش و هتاک بوده و سابقه درگیری با افرادی متعددی را داشته است تشخیص اینکه به دلیل درگیری با ترانه فوت کرده است یا نه عملا ناممکن می‌شود؛ ترانه از قصاص نفس رهایی یافته و پس از مدتی از زندان آزاد می‌شود. فیلم با سکانسی از درگیری خیابان پایان می‌یابد و بیننده با این احتمال مواجه می‌شود که هر یک از درگیری‌های روزانه خیابانی می‌تواند به یک قتل یا آسیب جدی منجر شود.

روایت جمشیدیه از روند رسیدگی به پرونده با موضوع قتل عمد یک دست است و ایرادات حقوقی کمی در فیلم به چشم می‌خورد اما روایت از منظر جرم شناسی یا بررسی آسیب‌های اجتماعی دقیق نیست؛ صرف فحاشی و پرخاش کلامی مجوزی برای حمله افراد به یکدیگر نیست و سکانس پایانی فیلم به نوعی تقلیل درگیری خیابانی و منازعه به فحاشی است. 

توضیح آنکه اگرچه خشونت کلامی نیز خشونت است اما توجیه قتل یا ضرب وجرح با توسل به خشونت کلامی اصالت بخشیدن به پوسته روانی نازک افراد جامعه است، خاصه آنکه همسر متهم در یکی از سکانس‌ها به شنیدن فحاشی و فحاشی ناموسی اشاره می‌کند و در پایان اظهار می‌کند که گاهی تحمل انسان پس از شنیدن فحاشی از بین می‌رود. 

مطالعه بیشتر:  کفالت به چه معناست؟

این نگاه از منظر جامعه شناسی درست نیست زیرا اصالت بخشی به رفتارهای خشن و به شدت ضد اجتماع است و در نهایت با هدف فیلم که فرهنگ‌سازی برای جلوگیری از منازعه است در تضاد است. 

برای بهتر دیده شدن موضوع می‌توان به نمونه‌های غیر ایرانی این دست فیلم‌ها اشاره کرد؛ فیلم توهین (محصول مشترک کشورهای لبنان و فرانسه) به موضوع توهین‌های کلامی می‌پردازد یک توهین ساده در بستر فرهنگی متشنج می‌تواند تبدیل به یک بحران ملی شود تا جایی که مقامات بلند پایه کشور سعی در خاموش کردن آتش نزاع می‌کنند؛ اما در طول فیلم سازنده اصالتی به رفتار طرفین نمی‌دهد به این معنا که شنیدن توهین را مجوزی برای دست زدن به خشونت فیزیکی نمی‌داند. 

در قیاس با فیلم جمشیدیه فیلم توهین پیام مدرن‌تری به بیننده منتقل می‌کند شنیدن فحاشی و توهین در هر مقیاسی مجوز دست زدن به خشونت به افراد را نمی‌دهد؛ در راستای فرهنگ‌سازی بهتر است از اصالت بخشیدن به رفتارهای غیر مدنی خودداری شود و بهتر است به آحاد جامعه این موضوع نیز آموزش داده شود.