اختراعات ناشی از قرارداد استخدامی
فهرست مطالب
همانطور که می دانید اعطای گواهی حق اختراع به دارنده آن حق انحصاری می دهد. گاهی دیده شده است که در رسیدن به اختراع، فاکتورهای متفاوتی از جمله دانش فنی مستخدمین دخیل هست و همین امر شبهاتی را ایجاد می کند که آیا گواهی حق اختراع مال مشترک پدیدآورنده و سرمایه گذار است یا خیر! در مقاله زیر مختصرا به وضعیت حقوقی هریک می پردازیم.
اختراع چیست؟
منطبق بر قانون ثبت اختراعات، طرح های صنعتی و علایم تجاری مصوب سال 1386، اختراع نتیجه فکر فرد یا افرادی است که برای اولین بار فرآیند یا فرآورده ایی خاص را ارایه می دهند و مشکلی را در یک حرفه، فن، فنآوری، صنعت و مانند آنها حل می کنند. می توان گفت مفهوم حقوقی آن، راه حلی برای رفع مشکلی فنی است و مفهوم لغوی آن، نوآوری است. لازم است بدانیم که اختراع دو تجلی دارد که عبارتست از مادی و معنوی. “تجلی مادی” اختراع به خروجی فیزیکی راه حل ذکر شده، آورده های مالی و اقتصادی ناشی از آن اطلاق می شود و “تجلی معنوی” آن به ذوق و ابتکار نهان در پروسه تولید و فن آوری اختراع، اطلاق می گردد.
حق اختراع چیست؟
حق اختراع که در عرف به “پتنت” نیز شناخته شده است عبارتست از حقی که مخترع یا سازنده به صورت انحصاری، موقت و مشروع، حقوقی را که در قانون احصا شده، به موجب گواهی ثبت اختراع، دارا می شود و به وسیله همان ورقه اختراع (گواهی ثبت اختراع) می تواند مانع از سوء استفاده رقباء و بازار، از اختراع خود گردد.
شناسایی مخترع
به طور خلاصه می توان گفت در شناسایی مخترع دو معیار در نظر گرفته می شود که عبارتند از :
اقدام به ثبت اختراع در اداره ثبت
روابط قراردادی، به این معنا که روابط کاری بین مستخدم و کارفرما در پروسه اختراع چگونه بوده است.
در معیارهای مطرح شده، روابط قراردادی محل اختلاف حقوقدان ها می باشد چراکه عده ایی معتقد هستند مستخدم ( با هر سمتی اعم از کارمند یا مدیر) به همراه کارفرما، هردو مخترع و صاحب حقوق مادی و معنوی هستند و گروهی دیگر معتقدند به تفکیک صاحبین حقوق مادی و معنوی اختراع هستند و نهایتا حق مادی را متعلق به کارفرما و حق معنوی را متعلق به مستخدم می دانند. در پارگراف بعدی به تحلیل حقوقی اختلاف بین حقوقدان ها می پردازیم.
نقش مستخدم در اختراع و بررسی حقانیت او به عنوان مالک اختراع
برای تحلیل درست بهتر است نقش هریک از دو طرف را در دستیابی به اختراع با دقت در نظر بگیریم. در روابط قراردادی فارغ از سمت مستخدم، قرارداد به واسطه استعداد یا تخصص متقاضی منعقد می شود و به تناسب همان تخصص و نوع خدمت، میزان دستمزد یا اجرت المثل تعیین می گردد. برای مثال میزان دستمزد یک مدیر با دستمزد یک کارمند متفاوت است و بدیهی است این اختلاف، به دلیل برتری دانش فنی و مهارت متقاضی است که کارفرما حاضر به سرمایه گذاری می شود. پس می توان نتیجه گرفت چنانچه متقاضی شرایط لازم را نداشته باشد، اصولا قراردادی منعقد نمی گردد. فلذا انعقاد قرارداد به معنای تراضی طرفین (مستخدم با کارفرما) در سرمایه گذاری کارفرما و میزان دستمزد مستخدم است که به واسطه قرارداد، کارفرما متعهد به سرمایه گذاری و ایجاد بستر مناسب برای خدمت مستخدم می باشد و به نوعی ریسک برگشت ناپذیر بودن سرمایه گذاری را پیش بینی و تقبل کرده است. این در حالیست که مستخدم ریسک مادی ایی نپذیرفته و ماهانه معادل دستمزد توافقی، برداشت مادی خواهد داشت.
سوال اصلی زمانی مطرح می شود که در روند همکاری طرفین، اختراعی بدست می آید. مالکیت این اختراع با کیست؟ با کارفرما یا مستخدم یا هردو آنها ! در پاسخ به سوال مطرح شده بهتر است به تجلی مادی و معنوی اختراع، توجه نماییم. در تجلی معنوی اختراع، همه حقوقدانها معتقدند که حقوق معنوی (مالکیت نام اختراع) با مستخدم اعم از کارمند یا مدیری است که “پدیدآورنده اختراع “محسوب می شود هرچند پدیدآورنده حق اسقاط این حق را از خود دارد. اما آنچه مورد اختلاف حقوقدانهاست، حقوق مادی ناشی از اختراع است. چراکه حقوق مادی ناشی از گواهی ثبت اختراع، منجر به استفاده تجاری از اختراع می گردد و به نوعی قابلیت برگشت پذیری سرمایه را دارد. در رویه قضایی اغلب کشورها، حقانیت این حق به درستی شناسایی شده و آن را متعلق به کارفرما می دانند چراکه کارفرما از پیش، ریسک سرمایه گذاری و فراهم نمودن بستری پرهزینه را پذیرفته و اختراع ناشی از پشتکار و هزینه مادی و معنوی او می باشد و ای بسا اگر این بستر فراهم نبود، اختراعی هم صورت نمی پذیرفت.
نکته آخر اینکه توجه به این نکته ضروری است که طرفین می توانند خلاف این اصل را در قرارداد توافق نمایند برای مثال مستخدم خود را در حقوق مادی اختراع شریک بداند ولی به نظر می رسد دسترسی به این توافق در دنیای اقتصادی امروز، به راحتی میسر نمی شود.
نگارنده : مریم مهردوست